اندر احوال رانندگی در شبه قاره - من و مزرعه یه عُمره...
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • نسخه ۵۰

    اندر احوال رانندگی در شبه قاره

    اولین ساعاتی بود که وارد هند شده بودم.ساعت نزدیک به ۳-۴صبح بود ومنم نزدیک به ۳۰ ساعت بود که بیدار بودم.از فرودگاه یه تاکسی به مقصدم که یکی از شهرهای نزدیک بمبئی بود گرفتم.از اونجا که پول نسبتا زیادی همراهم بود توی راه خیلی مراقب بودم که خوابم نبره و به هر حال مشکلی برام پیش نیاد. راننده هم صدای یه نوار هندی مال ۱۰۰ سال پیشو بلند کرده بود و حسابی تو عالم خودش بود.با اینکه خیلی در مقابل خوابم مقاومت کردم کم کم چشمام سنگین شد و داشت خوابم گرفت که با صدای وحشتناک بوق ممتد راننده که با صدای یک تریلی در هم رفته بودند از جام پریدم...باد تندی به صورتم خورد و در سمت چپم یه تایر بزرگ دیدم که مال همون تریلیه بود.تو یه آن مو به تنم سیخ شد و مرگ رو جلو چشمام دیدم.تو همین گیر و دار صدای بوق راننده هم لحظه ای هم قطع نمیشد...

    چند ثانیه بعد متوجه شدم که راننده در حال سبقت بوده و چون اینجا فرمون سمت راسته من اون تریلی رو سمت چپ دیدم.ولی هر چی فکر کردم دلیلی برای اون بوووووق ممتدی که بیشتر از ۴۰ ثانیه طول کشید پیدانکردم تا اینکه بطور کامل به محیط هند وارد شدم...

    قبل از اینکه این بحث رو بخوام بازتر کنم نقل دو موضوع رو خالی از لطف نمیدونم.تا حالا هر کسی رو که دیدم وارد هند شده تو هفته اول از سردرد سرسام گرفته.۹۹ درصد این سرسام هم به خاطر بوقهای ممتدیه که شما حتی تو کوجه پس کوچه های هند هم میشنوید.دوم اینکه پشت تمام ماشینهای سنگین هند نوشته شده لطفا بوق بزنین...

    هندیها مردم بی آزار و پر تلاشی هستند.خیلی طول میکشه تا یه هندی رو بشه عصبانی کرد.(شاید به دلیل رژ‍یم گیاهخواریشونه که خیلی خونسردند ) معمولا انسان های فضولی نیستند و عرضه دروغ گفتنو ندارند.در کنار تمام این عادتهای پسندیده یه سری رفتار کسل کننده هم دارن که خوشبختانه این عادتها بقول انگلیسیها ( Habit Foriming ) است.یعنی اگر مدتی در محیط بمونین بهشون عادت میکنین و بعد از اون دل کندن از اونا یه مقدار براتون مشکل میشه(این کجاش خوشبختانه داشت من نمیدونم ).از جمله این عادتها فرهنگ ترافیک و رانندگی کردن هندیهاست....

    حاضرم قسم بخورم که تا حالا نشده کسی رو ببینم که از رانندگی یک هندی راضی باشه.وضع رانندگی در هند به طرز فجیعی بی قانونه.شما اگه یه مسیر ۱۰ کیلومتری رو طی کنید شاید ۲۰۰ تا بوق و شایدم بیشتر بشنوین که گوش آدم رو حسابی آزار میده.کافیه که شما فقط و فقط یک ثانیه دیرتر پس از سبز شدن چراغ شروع به حرکت کنین که اونوقت واویلاست.باید تا چراغ قرمز بعدی فقط بوق بشنوین.البته گمراهون نکنم، شما اگه به موقع هم شروع به حرکت کنین از مرحمت بوق راننده های عقبی و جلوئی بی فیض نخواهید ماند.به طور کل بوق زدن در هند خیلی خیلی از اون چیزی که شما فکرشو بکنین عادی تره و اگه یه روز گذرتون به این خطه افتاد حتما همراه خودتونEar Plug بیارین.(وسیله ای مثل یه تیکه ابر که بخوبی گوش رو میبنده و اصلا صدائی به گوش نمیرسه.فکر کنم تو داروخونه ها گیرتون بیاد اگر نه تو هواپیما از مهماندار چند تائی بگیرین.)

    مسئله بعدی خط کشی خیابوناست. تو شهر ما که فکر کنم خیلی از خیابونای قدیمی و البته مهم بعد از اینکه توسط انگلیسیها خط کشی شدند تا امروزدیگه خط و رنگ به خودشون ندیدند.هر چند که تو خیابونائی هم که خط کشی هست مردم اصلا رعایت نمیکنند و هر کی از هر جا که دلش بخواد عبور میکنه.

    آینه بغل هم که همه خوابیدس...حتی یک تفر هم از آینه بغل استفاده نمیکنه.حتی اگه ماشینتونو یه جا پارک کنین ممکنه یه نفر که رد میشه آینه رو براتون بخوابونه .خلاصه اینم یه نوع شیوه کمک به همنوعه.

    شب هم که بشه جشنواره سو بالا با شرکت ماشینای آخرین سیستم تا موتور گازی شروع میشه.باور میکنین که من با بعضی از هندیها که صحبت میکنم حتی نمیدونن سوبالا و سو پائین چه فرقی با هم داره.اوناشون که خیلی کارکشته هستند میگن که سوبالا نورش بیشتر از سو پائینه که اگه شما از دید یه زیست شناس به اون فرد نگاه کنین ممکنه اشک شوق تو چشماتون جمع بشه.به خصوص اگه اطلاعاتتون در زمینه تکامل موجودات خوب باشه.

    رد شدن از خیابون هم از اون صحنه های قابل به بررسیه.اگر از سیستم گوگل ارت استفاده میکنین یک بار بکی از خیابونای هند رو ببینبن که چطور مردم از این ور خیابون میرن اونور خیابون.ترجیح میدم در این مورد اصلا حرفی نزنم چون در بهترین شرایط شما از حرف من این برداشتو میکنبن که هندیها هم گونه ای از چهارپایان هستند که خوب اصلا این طوری نیست.خوب بالاخره هر کسی شیوه خودشو داره دیگه.اینم دو تا عکس که امروز گرفتم که برای مستند سازی نوشته است و برداشت شما از هندیها با توجه به این عکس بر عهده خودتونه.

    INDIA

    جدیدا دانشمندان در یک سری تحقیقات به این نتیجه رسیدند که گوریل هم هنگام رد شدن از خیابان فکر میکند....

    البته بلانسبت این همنوع عزیز.( یاد نظریه داروین افتادم )

    رامین بایوتک    رانندگی در هند

    خلاصه کنم که ما اینجا مکافاتی داریم با رانندگی هندیها و اگر بخوایم از وقایع هر روز که تو رانندگی هندیها میبینیم نوشته ای به جا بذاریم هر روز یه مثنوی نوشته میشه و بهتره که این کارو نکنیم و صحبت رو بیش از این به درازا نکشونیم.

    پی نوشتها:

    ۱: با وجود این همه بلبشو در خیابانها به ندرت پیش میاد که شما شاهد صحنه تصادف باشین.

    ۲: در قسمت شمال هند پشت ماشینهای سنگین علاوه بر لطفا بوق بزنین جمله در شب از سو پائین استفاده کنید هم نوشته شده.

    ۳: هند گوناگونی و تنوع زیادی داره و خیلی جاها از جمله بمبئی قوانین رانندگی سنگینی داره که در این نوشته من سعی کرده بودم مطلب رو به صورت کلی بیان کنم و از گفتن جزئیات و استثناعات صرف نظر کردم.

    بی ربطیات:

    ۱: این نوشته به زبون محلی ابالت ما نوشته شده و در اون از من به عنوان یک همسایه خوب که در عین هندو و هندی نبودن به همسایه ها احترام گذاشته و مبلغ ۲۰۰۰ تومن کمک به برگزاری یکی از مراسم هندی کردم تشکر کردند.تو پرانتز هم نوشته همسایه ایرانی.این نامه رو توی برد مجتمعمون زده بودن. 

    خط هندی

    ۲: ۱۷ شهریور تولد بیست سالگیم بود.اون شب هم من چند تا از دوستامو برای صرف چلو کباب ایرانی به یک رستوران ایرانی بردم و عکس زیر هم زمانی که منتظر غذا بودیم توسط یکی از دوستان گرفته شد و ایشون لطف کردند همین عکس رو به عنوان هدیه تولد به من دادند منم همین عکسو به همه شما دوستان هدیه میدم.

    برگ سبزیست تحفه درویش ...

    شب تولد 20 سالگی در رستوران جرج



    مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin رآ، مین RaaMeen ::: یکشنبه 86/6/4::: ساعت 11:12 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<